ساینا گلیساینا گلی، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

آوای خدا

28 ماهگی و سومین بهار

 28 ماهه شدی و امروز آخرین روز سال 92 است خدایا شکرت هر چی شکر کنم برای حضور و وجود فرشته کوچولوم کمه این روزها شیرین تر و عاشقانه تر شدی وقتی منو می بوسی می گی برات چایی ریختم بخور مامان بیا با هم بازی کنیم ساینا خوشگله ؟ ساینا ماهه مامان سمییا دوست دارم منم دوست دارم مامان عاشقتم دوست داری بوست کنم خیلی عشقم و وقتی با تلفن با پدر حرف می زنی و می گی من خونه ام شما هم زودتر بیا و می یای به من می گی بابا تو راهه گفت دایه می یاد به مامان بزرگ می گی دوشنبه می یام خونتون مامان کار داره برو سر کارت این پرونده مریضاته بده من ببینم می خوام فیلم دوربین ببینم   ...
25 ارديبهشت 1393

سیزده بدر 93

پارک چمران کرج - باغ گلها ساینا در حال اعتراض به عکس گرفتن اینجا می خواستی بدویی تو گِل ها اینهم هنرهای بابایی که با وجود این توری های ریز عکسای خوشگل گرفته این روباه رو شما اصلا نمی دید رفته بود قایم شده بود تو لونه اش . بابا که عکس گرفت تازه دنبالش می گشتی اینجا رو ببین چقدر از ما دور شدی. این یک ماز هست. خیلی بامزه بود تو فقط باید از راههای سفید می رفتی و جاهایی هم به بن بست می خوردی. آخراش دیگه خسته شدی از وسط گل ها هم رد می شدی اینها خونه کوچولو بود. هر کاری کردیم باهاشون عکس ننداختی ...
25 ارديبهشت 1393

ساینای من هم نفس من 29 ماهه شده

عشق خوشگلم 29 ماهگیت مبارک کلی کارها و حرفای جدید دارم و یه عالمه عکس که روی هم تلنبار شده به زودی همه رو برات می گذارم با توضیح تا به یادگار بمونه زندگیم فدای تک تک تار موهایت که این روزها هر از گاهی می گی : مامان دوستت دارم - مامان خیلی دوستت دارم و چه جمله ای می تونه از این زیباتر باشه نوزادی که تنها توان گریه کردن داشت و امروز در 29 ماهگی قلب مرا سرشار از عشق می کند. سرشار از زندگی و من هر روز انقدر خداوند را به خاطر داشتن تو شکر می کنم که گاهی می گویی : چرا اینقدر می گی خدایا شکرت به من همچین دختری دادی؟ و من در جواب تمام سوالهای پر از عشقت تو را بوسه باران می کنم و تو با نازهای دخترانه ات مرا سرمست می کنی خوب بلاخر...
11 ارديبهشت 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آوای خدا می باشد